توسل به بی بی معصومه
دریکی از روزها در کفشداری حرم مطهر حضرت معصومه در شیفت کاری خود مشغول کار بودم . بعد از اتمام کار که به منزل رفتم ، دیدم درب منزلمان خیلی شلوغ است . پرسیدم : چه اتفاقی افتاده ؟ گفتند : پسر شما از بالای پشت بام همسایه - که یک ساختمان سه طبقه بود - به پایین افتاده است ! شوکه شدم و گفتم : بچه مرده است . در کمال نا امیدی ، به سرعت خودم را به بیمارستان رساندم و سراغ پزشک معالج پسرم رفتم و به او گفتم : من خادم حضرت معصومه (س) هستم . در حق بچه ام کوتاهی نکن ! به خاطر بی بی بچه ام را نجات بده . دکتر گفت : هر کاری از دستم می آمد برایش انجام دادم . او مثل یک مرده افتاده است و از دست من کاری ساخته نیست . در همان حال ، رو به حرم مطهر حضرت معصومه (ع) کردم و از خانم خواستم که پسرم را نجات دهد . ناگهان ! بچه چشمهایش را باز کرد و دوباره بست . او به زندگی بازگشته بود . پسرم مدتی بعد از بیمارستان مرخص شد . امروز که حدود 16 سال از آن ماجرا می گذرد پسرم صحیح و سالم است . من حیات دوباره او را از اربابم حضرت فاطمه معصومه (س) دارم . |