جایگاه پدر و مادر+احکام
جایگاه پدر و مادر
امام هادى سلام الله علیه
اَلعُقوقُ یُعقِبُ القِلَّةَ و یُؤَدِّی إلَى الذِّلَّةِ؛
آزردن و نافرمانى [پدر و مادر]، ندارى مىآورد و به خوارى مىکشاند
میزان الحکمة: ح 22691
احکام 38
مسئله 38. ترشّحات باران در برخورد با نجاست
اگر باران بر عین نجاست ببارد و به جاى دیگر ترشّح کند، چنانچه عین نجاست همراه آن نباشد و بو یا رنگ یا مز? نجاست را نگرفته باشد، پاک است.
پس اگر باران بر خون ببارد و ترشّح کند، چنانچه ذرّهاى خون در آن باشد یا آن که بو یا رنگ یا مز? خون را گرفته باشد، نجس است.
15بهمن 1391 خورشیدی برابر با 22ربیعالاول 1434 هجری و 3فوریه 2013 میلادی
پیام «امام خمینی» (ره) مبنی بر ادامه مبارزه و اعتصابات تا پیروزی نهایی (1357 ش)
رحلت عالم، فقیه و ادیب بزرگوار، آیت اللَّه «ملا محمد جواد صافی گلپایگانی» (1337 ش)
آیتاللَّه آخوند ملا محمد جواد صافی گلپایگانی در سال 1294 ش (1287 ق) در بیت علم و تقوا در گلپایگان به دنیا آمد. وی به اقتضای شوق فطری و سیره خانوادگی، از همان آغاز نوجوانی، به تحصیل علوم دینی روی آورد و پس از اتمام مقدمات و سطح، در محضر حضرات آیات: سید محمد باقردرچهای، میرزا جهانگیر خان قشقایی، حاج آقا نوراللَّه اصفهانی، آقا محمدتقی نجفی اصفهانی، میرزا هاشم چهارسوقی خوانساری و شیخ محمدعلی ثقةالاسلام به مدارج بالا علمی دست یافت. آیتاللَّه صافی که از همدرسان حضرات آیات سید حسین بروجردی، حاج آقا رحیم ارباب و سید ابوالحسن اصفهانی بود، از آن پس به تدریس روی آورد و همزمان به درس آیتاللَّه شیخ فضلاللَّه نوری در تهران حاضر شد. ایشان پس از آن ساکن گلپایگان گردید و ضمن تدریس و تألیف به ارشاد مردم پرداخت ضمن این که از فعالیتهای سیاسی نیز غافل نبود. از جمله اقدامات ایشان، میتوان مبارزه بیامان با انحرافات و مفاسد دینی مانند بهائیت و تصوف دروغین، مخالفت با خانها و فئودالها، رویارویی با کشف حجاب و مفاسد دوران پهلوی و احیاء شعائر دینی و بزرگداشتهای مذهبی نام برد. همچنین از آیتاللَّه صافی تألیفات گوناگون بر جای مانده که رسالههای متعدد فقهی، مصباح الفلاح در 2 جلد در اخلاق، گنجینه گهر در حدیث و دیوان اشعار از آن جمله است. سرانجام آن بزرگوار در شب پانزدهم بهمن 1337 ش برابر با 25 رجب 1378 ق در هشتاد و هشت سالگی در گلپایگان بدرود حیات گفت و پس از تشییع باشکوه در زادگاهش و نیز قم و نماز آیتاللَّه بروجردی، در مسجد بالا سر حرم حضرت معصومه (س) مدفون گردید.
گذاشتن سنگ بنای دانشگاه تهران (1313 ش)
طرح تأسیس دانشگاه تهران در سال 1313 شمسی به صورت لایحه قانونی به مجلس شورای ملی ارائه شد و پس از تصویب به مرحله اجرا در آمد. دانشگاه تهران از مدارس عالی آن زمان مانند مدرسه عالی طب و مدرسه حقوق و علوم تشکیل میشد. این دانشگاه در بدو تأسیس شامل شش دانشکده به نامهای: علوم طبی، انسانی، تربیتی، سیاسی، اقتصادی و فنی بود و ریاست آن را از سال تأسیس تا سال 1317 شمسی دکتر عیسی صدیق با همکاری دکتر علی اصغر حکمت به عهده داشتند. استقلال دانشگاه تهران از نظر اداری و فنی در زمان وزارت دکتر علی اکبر سیاسی در 1321 ش عملی شد و نخستین بار بر طبق مقررات قانون استقلال دانشگاه، رئیسان دانشکدهها از میان استادان و با موافقت نظر و رأی آنان برگزیده شدند. همچنین رییس دانشگاه نیز از میان رییس دانشکدهها به رأی شورای دانشگاه انتخاب گردید.
ترور ناکام «محمدرضا پهلوی» در جریان مراسم سالگرد تأسیس دانشگاه تهران (1327 ش)
در روز پانزدهم بهمن 1327 ش، طبق معمول سالهای گذشته، محمدرضا پهلوی در مراسم جشن سالگرد تأسیس دانشگاه تهران شرکت کرد که با سوء قصد یکی از عکاسان مواجه گردید ولی آسیبی به وی وارد نشد. پس از این حادثه، حکومت نظامی در شهر اعلام گردید و تحقیقات درباره ضارب آغاز شد و نتیجه تحقیقات به این منجر گردید که ضارب از اعضای حزب توده ایران بوده است. از اینرو حزب توده نیز غیرقانونی اعلام شد و فعّالان آن به زندان افتادند. این ترور، زمینه تأسیس مجلس مؤسسان را برای افزایش اختیارات شاه پدید آورد که در آن، شاه حق انحلال مجلس شورای ملی را به دست آورد. این مجلس در نهایت دو ماه و نیم بعد در اول اردیبهشت 1328 ش گشایش یافت.
مخالفت بختیار با تشکیل دولت موقت انقلاب (1357 ش)
در حالی که پس از ورود امام به ایران، مبارزات مردم با رژیم شاه با سرعت بیشتری به هدف خود نزدیک میشد، شاپور بختیار، آخرین نخستوزیر این رژیم در مصاحبهای تلاش کرد تا مردم را آرام کند. وی که با تظاهر به دموکراسی و آزادیخواهی میکوشید مردم را از ادامه انقلاب منصرف کند، در این مصاحبه اعلام کرد که به امام خمینی اجازه نمیدهد دولت موقت تشکیل دهد. این در حالی بود که به خاطر تشدید تظاهرات و اعتصابهای مردم در شهرهای مختلف، تمرّد و فرار نظامیان از پادگانها و همچنین استعفای پیدرپی مقامات دولتی و نمایندگان مجلس، کنترل کشور عملاً از دست حکومت خارج شده بود.
واحدهای نظامی عراق به مرزهای ایران تجاوز کردند (1352 ش)
کیسینجر وزیر امور خارجه امریکا به اوپک اخطار کرد که یا نفت را ارزان کنید و یا آماده در هم شکستن قیمت آن باشید (1353 ش)
روحانیون خواستار آزادی همافران زندانی شدند (1357 ش)
محمد فضائلی از عوامل رژیم در روزنامه کیهان متذکر شد:(1357 ش)
تشکیل مجلس مؤسسان اول و تغییر سلطنت قاجار به خاندان پهلوی طبق قانون اساسی صورت نگرفت حتی خلع احمدشاه و حکومت موقّت جانشین او در مجلس عادی به تصویب رسید
به دنبال استعفای جواد شهرستانی شهردار تهران به امام خمینی، یک مقام دولتی گفت: (1357 ش)
جواد شهرستانی، شهردار تهران که هم اکنون در پرونده های مربوط به سوء استفاده از خرید کامیون و تریلر برای وزارت راه مورد اتهام و تعقیب است، بدنبال اطلاع از این نکته چون در کابینه های گذشته مشارکت داشته است مورد تعقیب قرار خواهد گرفت. وی از امروز ممنوعالخروج گردید.
کریم سنجابی طی نطقی در سازمان برنامه اعلام کرد: که باید پروندهها و قراردادهای 25 سال اخیر را مطالعه و بررسی کرد تا خیانتها و چپاولگریها فاش شود (1357 ش)
خبرگزاری فرانسه از قول آیت الله شریعتمداری اظهار داشت (1357 ش)
که اختلاف نظرهای بین آیات عظام وجود ندارد و نکات جزئی که بین ما وجود دارد در مذاکراتی که در آتیه نزدیک خواهیم داشت مرتفع خواهد شد.
آیت الله طالقانی اعلام کرد: تصرف اراضی عمومی خلاف شرع است (1357 ش)
وقوع غزوهی «بنی نضیر» و بیرون راندن یهودیان از مدینه (4 ق)
پس از واقعهی غزوهی احد و شکست سپاه اسلام در برابر بتپرستان و مشرکان قریش، فرصتی برای یهودیان مقیم مدینه به دست آمد تا علیه پیامبر اسلام (ص) و مسلمانان مدینه توطئه و دسیسه نمایند. از جمله این که آنان با ترفندهایى قصد کشاندن پیامبر (ص) به داخل قلعهی بنینضیر را نموده تا در آن جا به وی آسیبی رسانند. مسلمانان جهت تادیب آنان و خفه کردن نطفهی نفاق، به قلعهی آنان هجوم آورده و پس از 6 روز محاصره، یهودیان بنینضیر را وادار به تسلیم نمودند. آنان با پیامبر (ص) مصالحه نمودند که جلای وطن کرده و سرزمین و خانههای خود را در اختیار مسلمانان قرار دهند.
درگذشت «محیی الدین مغربی» منجم آندلسی (682 ق)
محیالدین مغربی ریاضیدان و منجم آندلسی در زادگاهش فقه را آموخت اما چون گرایش بیشتری به ریاضی و نجوم داشت به مطالعه در این علوم روی آورد و دانش بسیار اندوخت. محیالدین مدتی به عنوان دستیار خواجه نصیرالدین طوسی در رصد خانهی مراغه به کار اشتغال داشت و در این مدت، تجارب بسیار با ارزشی کسب کرد. وی دارای تألیفاتی از قبیل شکل القطاع و نیز تحریر اصول اقلیدس میباشد.
شهادت «شیخ خلیفه مازندرانی» رهبر نهضت سربداران خراسان توسط مغولان (736 ق)
شیخ خلیفه مردی پاکیزه روزگار بود از اهالی مازندران که چندی را در نزد شیخ بالو زاهد آملی هم قریه خود که از اقطاب مازنداران بشمار میرفت، تلمذ و شاگردی کرد، اما چون آنچه را که به دنبالش بود در محضر ایشان نیافت، تصمیم گرفت تا به محضر شیوخ و عرفای دیگر بشتابد. در این ایام شیخ رکنالدین علاء الدوله سمنانی جزو شیوخ بزرگ زمان خود بود؛ لذا شیخ به محضرش شتافت تا گمشده خود را در کنار او بیابد. لیکن آنچه را که میجست در محضر او نیز نیافت. چنانکه روزی شیخ علاء از وی پرسید : «به کدام مذهب از مذاهب اربعه معتقدی» و شیخ خلیفه جواب داد «ای شیخ آنچه من میطلبم از این مذهبها بالاتر است.» و همین جواب کافی بود تا از محضر شیخ علاء الدوله سمنانی نیز خارج شود و به دامن شیخی دیگر از شیوخ زمان یعنی خواجه غیاثالدین هبه الله حموی در بحر آباد جوین بشتابد. لیکن در بحر آباد نیز به خواسته خود نرسید و لذا رخت سفر بر بست و در سبزوار اقامت گزید. سبزوار در این ایام مأمن شیعیان اثنیعشری بود. سکنی گزیدن شیخ خلیفه در مسجد جامع سبزوار و تعالیم او در مسجد باعث گرد آوری افراد زیادی در اطراف او گشت که به تبع پیرو و مرید او شدند. بدین ترتیب آوازه شهرتش در اطراف و اکناف پیچیده و صاحبان قدرت را به وحشت انداخت. بالاخره علمای درباری که دست در دست حکام داشتند فتوایی صادر کردند با این مضمون که شخصی در مسجد ساکن است و حدیث دنیا میگوید و چون منعش میکنند، منزجر نمیشود و اصرار مینماید. این چنین کس واجب القتل است یا نه و اکثر فقهای رسمی زمان فتوا دادند که باشد. پس از مرگ شیخ خلیفه مازندرانی، یارانش به ویژه یکی از شاگردانش به نام شیخ حسن جوری دست از مبارزه علیه مغولان و عمال سرسپرده آنها بر نداشت و نهضت شیعی سربداران را بنیانگذاری کرد. شیخ خلیفه مازندرانی در واقع رهبر روحانی و معنوی نهضت سربداران محسوب میشد.