و گوشها که برای گناهها کَر نیست
گلایهام ز دلم هست که بی تو مضطر نیست
گلایهام ز دلی هست که بی تو مضطر نیست
دو چشم بی هنری که بدون تو، تَر نیست
گلایهام ز زبانی که بی حیا گشته
و گوشها که برای گناهها کَر نیست
گلایهام ز محبین مدعی چو من است
که با زیادی ما، غربت تو کمتر نیست!
هزار داد زدیم ادعای حب تو را
به پیش تیغ ولی یک خبر ز حنجر نیست
همیشه بانگ بلا، هر زمان چو کرب و بلا
و اقتدای جوانیمان به اکبر(ع) نیست
عجیب نیست چرا پشت پردهای آقا
ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست
اگر که غیبتتان گشته است طولانی
گلایهام ز دلم هست که بی تو مضطر نیست
گلایهام ز دلی هست که بی تو مضطر نیست
دو چشم بی هنری که بدون تو، تَر نیست
گلایهام ز زبانی که بی حیا گشته
و گوشها که برای گناهها کَر نیست
گلایهام ز محبین مدعی چو من است
که با زیادی ما، غربت تو کمتر نیست!
هزار داد زدیم ادعای حب تو را
به پیش تیغ ولی یک خبر ز حنجر نیست
همیشه بانگ بلا، هر زمان چو کرب و بلا
و اقتدای جوانیمان به اکبر(ع) نیست
عجیب نیست چرا پشت پردهای آقا
ز دشمنان چه بنالی چو دوست یاور نیست
اگر که غیبتتان گشته است طولانی
گلایهام ز دلم هست که بی تو مضطر نیست