سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوره گرد...طبیب دوار بطبه...

امام علی(ع) می فرمایند:

امام علی(ع) می فرمایند:

غررالحکم ج5، ص524  

مَن تَوکَّلَ عَلَى اللّه‏ِ ذَلَّت لَهُ الصِّعاب وَتَسَهَّلَت عَلَیهِ
الأَسبابِ؛

هر کس به خدا توکل کند، دشوارى‏ها براى او آسان مى‏شود و اسباب برایش فراهم
مى‏گردد.


الهی العفو

الهی العفو

    
   


بسم الله الرحمن الرحیم
ستایش خدای را که ما را به دین خود هدایت نمود و اگر ما را هدایت نمی‌کرد،
ما هدایت نمی‌شدیم السلام علیک یا ثارالله ای چراغ هدایت و کشتی نجات، ای
رهبر آزادگان، ای آموزگار شهادت بر حران ای که زنده کردی اسلام را با خونت
و با خون انصار باوفایت ای که اسلام را تا ابد پایدار و بیمه کردید.
(‌ یا حسین دخیلم ) آقا جانم وقتی که ما به جبهه می‌رویم، به این نیت
می‌رویم که انتقام آن سیلی که آن نامردان بر روی مادر شیعیان زده، برای
انتقام آن بازوی ورم‌کرده می‌رویم برای گرفتن انتقام آن سینه‌ی سوراخ شده
می‌رویم.
سخت است شنیدن این مصیبت‌ها؛ خدایا به ما نیرویی و توانی عنایت کن تا
بتوانیم برای یاری دینت به کار ببندیم. خدایا به ما توفیق اطاعت و
فرمانبرداری به این رهبر و انقلاب عنایت بفرما.
خدایا توفیق شناخت خودت آن‌طور که شهدا شناختند، به ما عطا فرما و شهدا را از ما راضی بفرما و ما را به آن‌ها ملحق بفرما.
خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم؛ جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر
تو کمک نمی‌کردی و تو یاریم نمی‌کردی، به این‌جا نمی‌آمدم و اگر تو
ستارالعیوبی را بر می‌داشتی، می‌دانم که هیچ کدام از مردم پیش من
نمی‌آمدند؛ هیچ بلکه از من فرار می‌کردند حتی پدر و مادرم.
خدایا به کرمت و مهربانیت ببخش آن گناهانی که مانع از رسیدن بنده به تو می‌شود. الهی العفو ...
بر روی قبرم فقط و فقط بنویسید:‌ ( امام دوستت دارم و التماس دعا دارم ) که می‌دانم بر سر قبرم می‌آید.
ظهر عاشورا 24/6/1365
دستنوشته‌ی شهید سیداحمد پلارک


آیتالله صدوقی

    نظر

آیت‌الله صدوقی


    
   


این شهادت‌هاست که به ملت‌ها وعده‌ی پیروزی نهایی می‌دهد.
امام خمینی (ره)
شهید صدوقی در کمتر اعلامیه و سخنرانی بود که نام مبارک حضرت ولی‌عصر (عج) را نبرد و برای فرج ایشان دعا نکرد.
ایشان به این وسیله به مردم نشان می‌داد که همیشه به حضرت ولی‌عصر (عج) توجه داشته باشند.
حتی هنگامی که می‌خواستند رمز عملیات خرمشهر را بدهند، ابتدا دعای عظم‌البلا را قراعت نمودند.
امام جمعه یزد حجت‌الاسلام معزالدینی




 



بی‌قرار

بی‌قرار

        

یک روز از همین مسیر رفتی، یادت هست؟! ... آن روز که می‌رفتی، مادر دستش قرآن بود و لیلا آب ... بغض نشسته توی چشم‌های لیلا را یادت هست؟!...
یادت هست چه‌قدر بی‌تاب بودی و بی‌قرار؟! ... و چشم‌های لیلا چه‌قدر آرام و بغض‌کرده و سنگین؟! ... آن روز که رفتی، می‌دانستم که بر می‌گردی ...
از همین مسیر هم برمی‌گردی ... لیلا هم می‌دانست... چشمانش، همین مسیر رفتنت را هر روز آب و جارو می‌کردند، به امید آمدنت ... حالا آمده‌ای ... بی‌قرار رفتی اما چه آرام برگشتی ... آسمان، آمدنت را جشن گرفت روی شانه‌های شهر ... وه که چه شکوهی داشت رقص قطره‌های باران توی چشم‌های لیلا ... چشم‌های لیلا هنوز هم آرام است و بغض کرده و سنگین ... نگاهش اما دیگر به کوچه‌ها نیست ...
نگاهش این بار به آسمان است ... به انتهای آسمان ... جایی که نشسته‌ای و به غبار نشسته روی قلب شهر لبخند می‌زنی ...


 


حدیث

امام علی(ع) می فرمایند:

غرر الحکم ، ح 4786

جالِسِ العُلَماءَ یَزدَد عِلمُکَ وَ یَحسُن اَدَبُکَ وَ تَزکُ نَفسُکَ
با علما هم‏نشین باش، تا علمت زیاد و ادبت نیکو و جانت پاک گردد